مناجات ماه مبارک رمضان
روزهداران مؤمنین؛ آماده من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم مـاه حق، ماه نـبی، مـاه عـلی مرتضایم مـاه خـیـل انـبـیاء و اتـقـیـا و اوصـیـایم تا رسـاند بر هـمه عـالم پیـامم را محمد خوانده از آغـاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزهداران الـهی را همه بـاغ و بهـارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انسها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجـاده گردد بـزم اُنـس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس میگـیرند مردان خـدا بسیار با من از نـسیـم آید سرود نـغـمۀ روح الامـینم هـمدم اشک و منـاجـات امیـرالمؤمنـینم لحظهها تسبیح و، خوابِ روزهدارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمهام یابد ولادت وز قدوم مادر زهـرا مرا باشد سعـادت روزهداران را دهم از ساغر قرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من میکند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشکِ معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شبها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عـنایات خداوند کریمم روح میبخشد دعای یا عـلیُّ یا عـظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشهای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد میسزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شبهای قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تا بشوید فرق خونـین امـیرالمؤمـنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزهاش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من هـمـانا سـفـرۀ مـهـمـانی ذات خـدایم با تـمام انـبـیاء از صبح خـلـقـت آشـنایم میثم از هر لحظۀ من فیضها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعـای یا حبیب یا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب زندهداری |